او از من رفت..

ساخت وبلاگ

من يك نفرنيستم.. چطور مى توانم يك نفر باشم.. با وجود تمام "او"هايى كه در من هست نمى توان يكى بود.. ديگر دست هام چطور مى توانند يك نفر باشند؛ وقتى گرم و صميمى فشرده شدند.. با دستهاى او.. پاهام.. پاهام را بگو.. چطورى مى شود يك نفر باشند؟ نه نيستند.. آنها كه كوچه هاى بلندى را همپا شدند با "او".. نه من به قطع يقين نمى توانم يك نفر باشم.. يك نفر بودن، يك نفر ماندن، كار من نبود.. 

تو به من نگاه کن و مرا اینگونه نبین.....
ما را در سایت تو به من نگاه کن و مرا اینگونه نبین.. دنبال می کنید

برچسب : او رفت ومن تنها شدم,او رفت من ماندم, نویسنده : alakiiiiio بازدید : 114 تاريخ : شنبه 3 مهر 1395 ساعت: 2:37